القدس لنا، مجآل؛ موسیقی القدس لنا، کاری از مجآل
رستخیز است به پا خاسته عالم, و زمان رشحهای از صبح قیامت
و زمین باغ طراوت سرو، بسته پیِ تکبیرهالاحرام سپیدار، به تعظیم تو، قامت
کوه در حال رکوع، در دل سجادهی دشت است, برگ در سجده، و پروانه و گل غرق تشهد
چشمه جاری ست، قنات است، قنوتش سنگ هم، حمد تو گوید با همین صبر و سکوتش
شد زمین مست و زمان مست, خاک مست و آسمان مست
آیه نازل شد و شد هر دل و جان مست, زمین زنده به عشق تو، جهان مست
گل و گلدسته، همه وقت اذان مست
القدسُ لنا القدسُ لنا سوف نفطر فی القدس لنا, القدسُ لنا القدسُ لنا أخرِجوا من فلسطیننا
القدسُ لنا القدسُ لنا سوف نفطر فی القدس لنا, البحرُ لنا والارضُ لنا أخرِجوا من فلسطیننا
رستخیز دل ما لحظهی برخاستن و رد شدن از خود
و همین رد شدن از خود اولین شرط قیام است
شرط چون مالک و میثم شدن و چرخ زدن دور امام است
با هم و این بار، کنار هم و با یار در دل قدس، نشینیم بر آن سفرهی افطار
و نماز عید، آنجا چه نمازی ست عجب راز و نیازی ست با امامی
حیدر
با امامی که تیغ دو دمِ حضرت مولاست، به دستش
یوسفی، سید و سردار و شهیدان همه مستش
پسر فاطمه آید، رخ حیدر بنماید یل خیبر شکن است او، در خیبر بگشاید
القدس لنا، مجآل